رفتن به باغ بابابزرگ و توت خوردن حسن
بدون عنوان
مامانییییییییییی عکساتو گم کردمممممممم نمیدونم کجا ذخیره کردمم ...
نویسنده :
سیده زهرا علی نژاد
12:55
من اووومدم
سلام عمر مامان خوبی شیرین زبونم؟ببخشید خ کم میام وبلاگت دانشگام که تموم شد خونه تکونیم کردیم فقط مونده شیرینی پزون که تا خود عید وقتمو میگیره پارسال که از 1 هفته قبل شروع کردم تا خود روز عید مشغول بودم. اینام عکسای ماهگرده 20 ماهگیت که قولشو دادم اینم عکس کیک موزی خوشمزت ...
نویسنده :
سیده زهرا علی نژاد
12:46
بدون عنوان
سلام عشق مامان شرمندم خیلی وقته مامانی سری به اینجا نمیزنه سرم شلوغه فداتشم بعدا برات توضیح میدم با کلی عکس و مطلب میام ضمنا برات ماهگرده تولدم گرفتم عزیز دلم عکساشو برات میزارم بابای ...
نویسنده :
سیده زهرا علی نژاد
17:59
اولین برف زمستونه
اینم اولین برف زمستونه تو ساری بعد 7 سال ما که از نزدیک لمسش نکردیم حیف!!!!!!!!!!!!بابایی مریض بود دلم نمیومد تنهایی برم ...
نویسنده :
سیده زهرا علی نژاد
0:21
بدون عنوان
سلام عزیز دلم خوبی؟ببخشید وقت نکردم به وبلاگت سر بزنم اخه درگیر عمل مماخ بابایی بودیم شیرین زبونم شب ها نمیتونست درست تنفس کنه دکتر گفته بخاطر شکستگی و انحرافی که داشته پلیپ اورده مجبور به عمل شدیم شمام تو این مدت شیرین زبون بودی الان بیشتر فداتشم
نویسنده :
سیده زهرا علی نژاد
23:14
کمک
سلام مامانای هنرمند دوستان من هرچی وبلاگ جدید میسازم برای اشپزی بعد 1 روز حذف میشه چرا؟؟؟؟ لطفا اگر بلدید راهنماییم کنید مرسیییییییییی ...
نویسنده :
سیده زهرا علی نژاد
23:50
اندر احوالات گل مامان که هیچ چیزی از دستش در امان نیست
داستانک روز جمعه به روایت تصویر
سلام امروز جمعست و همسری در حال پخت ناهار از قضا حسن اقا 1 روش جدید یاد گرفتن هر چی دستشونه میندازن زیر کابینت وبرای گرفتنش از همه کمک میخوان جالب اینجاست روشی که از مامان جون یاد گرفتنو به همه یاذ میدن:امروزم قهرمان قصمون پستونکشو انداخت زیر کابینت بذو رفت 1جارو اورد و گفت باباییییییییی اپاد ایجا بعدم نشست و گفت بدو دو نا نا(اینا اینا)بعدم تصویری به بابایی اموزش دادو و خودش پا شد و گفت آآآآآآآ ایییی(یا علی)جل الخالق از دست بچه دهای این زمونه ...
نویسنده :
سیده زهرا علی نژاد
23:25