این قصه سر دراز دارد
سلام مامان جون
امروز بعد ناهار شما رو سپردیم دست بابایی .من و مامان جون و خاله جونیا رفتیم برای مرتب کردن خونه
این قصه سر دراز دارد الان 1هفتست ما اسباب کشی کردیم ولی هنوز مرتب نشده ظرف ها رو شستیم
مبل ها رو جابجا کردیم و وسایلو چیدیم اتاقو جارو کردیم
خلاصه اینکه همه جا مرتب شد فقط موند پرده ها و اتاق شما که باید از نماینگی بیان واسه وصل کردن تخت.
خیلی خسته شذیم دست مامان جونی و خاله جونیا درد نکنه همیشه زحمت ها گردنشونه
شب شام هم خونه بابابزرگ بودیم شمام الان لالایی فداتشمالبته بعد 1 ساعت که باهم این گوسفند هارو شمردیم شب خوش مامانی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی